دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید «بشیری»؛

منزل شهید قرآنی «سید جعفر بشیری» در محله نازی آباد تهران، میزبان ششمین دیدار اعضای جامعه قرآنی کشور با خانواده شهدای قرآنی در سال 95 بود.

ششمین دیدار هفتگی اعضای جامعه قرآنی کشور با خانواده شهدای قرآنی (قاری،حافظ، معلم و فعال قرآن کریم) در سال 95 با حضور جمعی از مدیران، فعالان قرآنی و خبرنگاران در منزل شهید قرآنی، «سید جعفر بشیری» در محله نازی آباد تهران برگزار شد.

رحیم قربانی، مسئول سازمان قرآن وعترت بسیج تهران بزرگ؛ مجید ذکی لو، استاد قرآن کریم؛ مهدی حاجی محمدی؛ مجری شبکه قرآن سیما؛ ؛ حسین جعفری از قاریان ممتاز قرآن کریم، نماینده شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور و جمعی از اصحاب رسانه؛ حاضرین در دیدار با خانواده معظم شهید «سید جعفر بشیری» بودند.

این دیدار با تلاوت آیاتی از قرآن کریم توسط مهدی حاجی محمدی آغاز شد ( صوت تلاوت) و در ادامه قربانی با اشاره به برگزاری دیدارهای هفتگی اعضای جامعه قرآنی کشور با خانواده شهدای قرآنی، گفت: خدا را شاکریم که به فعالان قرآنی این توفیق را داد تا بتوانیم در برنامه هفتگی دیدار با خانواده شهدای قرآنی حضور پیدا کنیم تا از این طریق سلام و احترام جامعه قرآنی را به خانواده شهدا برسانیم و همین طور سخنان و پیام این خانواده را هم به اعضای جامعه قرآنی به ویژه جوانان برسانیم.


در ادامه با اشاره به ایثارگری های شهدای قرآنی، اظهار داشت: این شهدا سربازان واقعی امام زمان(عج) بودند که در راه آرمان های انقلاب اسلامی که زمینه ساز ظهور امام زمان(عج) است تا پای جان ایستادند و خداوند افتخار شهادت را نصیب آن ها کرد.

مسئول سازمان قرآن وعترت بسیج تهران بزرگ با اشاره به فعالیت های ستاد شهدای قرآنی، عنوان کرد: با عنایت خداوند متعال و همکاری اعضای جامعه قرانی کشور و خانواده شهدای قرآنی، فعالیت ستاد شهدای قرآنی کشور هر روز گسترده تر شده و در نقاط مختلف کشور در حال انجام است.

در ادامه مادر شهید بشیری به بیان خاطرات خود از فرزند شهیدش پرداخت و گفت: پسرم از 5 سالگی به قرآن علاقه داشت. پدرش کارمند مخابرات بود و نان حلال به خانه می آورد؛ متصدی تلگراف بود و باقی مانده پول مردم را برنمی داشت و به رئیس اداره می داد و و می گفت که شاید صاحب پول راضی نباشد. وقتی لباسش پاره می شد به خواهرش می گفت که برایم بدوز تا بپوشم و لباس نو خودش را به دیگران می داد تا آن ها بپوشند. درس پسرم خوب بود و سال آخر تحصیلش بود که گفت می خواهم جبهه بروم. برایمان تعریف کردند که  وقتی به جبهه رفته بود در آن جا رزمنده ها را جمع کرده و به آن ها  قرآن آموزش می داده است. همه از جبهه به مرخصی می آمدند ولی او نمی آمد و می گفت که بعد از حمله باید غنیمت ها را جمع کرده و به بیت المال رسیدگی کنیم.






ی با اشاره به مجروحیت های شهید بشیری در جبهه های جنگ، گفت: چندین مرتبه  زخمی شد ولی به ما نگفت، مقداری لباس های خونی  به ما داد که بشوریم و گفت که  این لباس ها برای دوستانم است.  بعضی شب ها می شنیدیم که ناله می کند و بعد ها دوستانش گفتند که زخمی شده است. هر هفته به جمکران می رفت و اهل نماز و زیارت بود. وقتی برایش خواستگاری رفتیم در آن جا سرش را بلند نکرد و حرفی نزد، پدر خانم گفت که هر وقت از جبهه برگشت من جواب شما را می دهم؛ وقتی شهید شد این فرد آمد و گفت که من خواب دیدم ایشان در جنگ بدر در زمان پیامبر(ص) شهید شد. یک مرتبه که زخمی شده و در بیمارستان نجمیه بستری شده بود، از من خواست تا برایش قرآن و ضبط صوت به بیمارستان ببرم تا قرآن بخواند و گوش کند.  

این مادر شهید ماجرای آخرین دیدار خود با فرزند شهیدش را تعریف کرد و گفت: آخرین مرتبه در عملیات بدر مفقود شد، خیلی به دنبالش گشتیم اسمش به اشتباه نصیری ثبت شده بود، وقتی مشخصاتش را گفتیم به ما اعلام کردند که با این مشخصایت یک فردی به نام نصیری در کرمان داریم، ما با زحمت خودمان را به کرمان رساندیم و دیدم که فکش زخمی شده و حالش خیلی بد است. پسرم گفت من را به تهران ببرید، دکترها گفتند چرا با این حال می خواهید او را از این جا ببرید و در نهایت در مسیر رسیدن به فرودگاه سرش را بلند کرد و سلامی داد و به شهادت رسید. از اول عاشق خدا و قران و و اهل مسجد بود و آخر هم در این را ه به شهادت رسید.

در بخش دیگری از این دیدار برادر شهید بشیری با بیان این که  اقدام جامعه قرآنی کشور در معرفی شهدای قرآنی به جامعه، تاثیر گذار است، به سبک زندگی و ویژگی های اخلاقی برادر شهیدش اشاره کرد و گفت:  ایشان در 19 آذر سال  42 متولد شدند و در دوران نوجوانی شان فردی به نام کمندی در حسینیه محله جوانان و نوجوانان را به دور هم جمع کرده بود و به آن ها درس قرآن می داد که از آن جمع، خیلی ها معلم قرآن شدند. شاخص ترین وجه ایشان تلاوت قرآن بود، تمامی نامه هایش با آیه قرآن شروع شده است و به ویژه در نامه های آخرش از آیاتی در مورد  صبر استفاده کرده است.




ی با اشاره به ویژگی اخلاص شهید بشیری، گفت: ایشان دوست نداشت برجسته شود و همه کارهایش را مخفی انجام می داد. تفسیر المیزان داشت و به درسش هم بسیار علاقه مند بود  ودر نامه هایش به ما هم توصیه می کرد که درس مان را بخوانیم. برادر شهیدم دیپلمش را گرفته ودر آزمون سراسری هم شرکت کرده بود. در سالهای آخر قبل از شهادتش مداحی هم می کرد و با شهید گلستانی صیغه برادری خوانده بود. به بیت المل خیلی حساس بود و حتی لباس رزم را از جیب خودش خریده بود و در جبهه می پوشید. خوابی دیده و برای استادش تعریف کرده بود که ایشان به او گفته بود که شما نصف دینت کامل نشده و به همین خاطر برادرم تصمیم گرفته بود تا ازدواج کند. شهید بشیری معاون گروهان شهید رجایی گردان عمار لشگر 27 محمد رسول الله(ص) بود و در تاریخ 22 اسفند 63 همزمان با شب ولادت حضرت زهرا(س) در عملیات بدر به شهادت رسید و از آن جایی که به حضرت  زهرا(س) ارادت داشت، با اصابت تیرهایی به سینه اش شهید شده بود.

در ادامه نیز ذکی لو از اساتید برجسته قرآن کریم با اشاره به آشنایی خود با پدر این شهید قرآنی، عنوان کرد: پدر ایشان  مرحوم سید جلال بشیری، همکار بنده بود و نسبت به بیت المال  بسیار مقید بودند. بنده از نزدیک شاهد رفتار ایشان بودم  و به طور قطع از این پدر متقی چنین فرزندی به وجود می آید و به این مقام می رسد. خداوند مدال هایی نظیر تدریس قرآن، اطاعت از پدر و مادر و شهادت را  به این شهید عطا کرده است و نزد خداوند مقرب هستند.

در بخش دیگری از این دیدار، جعفری آیات 31 تا 40 سوره نباء را قرائت کرد (صوت تلاوت) و با توجه به این که حضور اعضای جامعه قرآنی با روضه ماهیانه در منزل شهید بشیری همزمان شده بود، یکی از مداحان اهل بیت عصمت و طهارت، دقایقی در این محفل معنوی به مدیحه ثرایی پرداخت.(صوت مداحی)





در بخش پایانی این دیدار به رسم یادبود و تقدیر، لوح های تقدیری از طرف سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ و شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور به نمایندگی از جامعه قرآنی کشور به خانواده شهید  «سید جعفر بشیری» اهدا شد و حاضرین با خانواده این شهید قرآنی، عکسی به یادگار گرفتند.